الیزابت دمیتریف

(1851-1910) Elisabeth Dmitrieff:

الیزابت دمیتِریف دختر نامشروع یک افسر تزار است. او مبارزه را در عنفوان جوانی از حلقهٔ سوسیالیست‌های سن‌پترزبورگ شروع کرد. در ۱۸۶۸ در پی یک ازدواج سفید توانست از کشور خارج شده و به ژنو برود و در آنجا وارد بخش روسی انترناسیونال کارگری شود. در آن زمان جریان فمینیستی قابل ملاحظه‌ای در انترناسیونال وجود داشت که الیزابت را به خود جذب کرد؛ او فعالیت خود را در بخش زنان انترناسیونال سامان داد. در ژوئن ۱۸۷۰ بعد از سکونت در لندن با جنی مارکس دوست می‌شود و این دوستی به ارتباط او با  کارل مارکسمی‌انجامد. در لندن هم در جلسات انترناسیونال و حتی در برخی جلسات شورای مرکزی شرکت می‌کند. با بالاگرفتن حوادث در کمون پاریس در ۱۸۷۱، وقتی که فقط ۲۰ سال داشت، مارکس او را در مأموریتی برای جمع‌آوری اطلاعات، به‌عنوان نمایندهٔ شورای عمومی انترناسیونال به پاریس می‌فرستد.

 الیزابت در پاریس به همراه ناتالی لومل سازمانی برای فعالیت زنان ایجاد می‌کند با عنوان «اتحاد زنان برای دفاع از پاریس و مراقبت از مجروحین»، و به عنوان فرد مرکزی این اتحاد به‌ویژه به مسائل سیاسی می‌پردازد. او در عین حال همهٔ تلاشش را برای برپایی کارگاه‌های تعاونی به کار می‌گیرد، به همین خاطر با یک مارکسیست دیگر به نام فرانکل از اعضای کمون و عضو «کمیسیون کار، صنعت و مبادله» رابطه برقرار می‌کند. با پشتوانه و حمایت فرانکل، الیزابت برای تحقق پروژه‌اش راهی می‌یابد. او می‌خواهد کارگاه‌های خیاطی‌ای برپا کند که به صورت تعاونی اداره شوند و به زنانی که از مدت‌ها پیش با بیکاری و فقر دسته و پنجه نرم می‌کنند کار اعطا کند. علاوه بر این، در این پروژه زنان می‌توانند محصولات کارشان را بدون دخالت واسطه به فروش برسانند.

الیزابت در هفتهٔ خونین (از ۲۱ تا ۲۸ ماه مه) در قامت یک مبارز ظاهر می‌شود و به صورت فعال در باریکادهای فوُبورگ سنت-آنتوان، در مبارزات خیابانی حضور دارد. از اینکه چطور موفق می‌شود از چنگ ارتش ورسای بگریزد، و از فرانسه فرار کند اطلاعی در دست نیست. به هر رو، سرانجام در اکتبر ۱۸۷۱ به روسیه بازمی‌گردد و در آنجا یک محکوم سیاسی را به همسری برمی‌گزیند تا به این وسیله او را از مرگ نجات دهد. محکومیت همسرش از مرگ به تبعید در سیبری کاهش می‌یابد و الیزابت به دنبال همسر تبعیدی خود روانهٔ سیبری می‌شود، جایی‌که در سال ۱۹۱۰ یا به قولی در سال ۱۹۱۸ با زندگی وداع می‌گوید.

2 پاسخ به ‘الیزابت دمیتریف

Add yours

  1. بازتاب: کمون در قدرت

بیان دیدگاه

وب‌نوشت روی WordPress.com.

بالا ↑