کارگران کمونیست بازداشت شده توسط ارتش در جریان آکسیون مارس
روزهای مارس اشاره به روزهایی از ماه مارس ۱۹۲۱ دارد که در آن کارگران انقلابی، کارخانهها را در دست گرفتند و سریعاً توسط سوسیال-دموکراسی سرکوب شدند. از این حوادث در تاریخ انفلاب آلمان به عنوان «آکسیون مارس» یادمیشود. کارفرماهای بزرگ همچون مقامات سوسیال-دموکرات، بعد از حوادث مارس ۱۹۲۰ «بازگشت به وضعیت نرمال» را در دستور کار خود گذاشتند. شبکههایی از جاسوسان تشکیل داده شد و مورد تقویت قرار گرفت؛ به نیروهای ضدانقلاب اختیارات قانونی زیادی برای مقابله علیه براندازی داده شد؛ نهادهای سرکوب نیمه-قانونی از اراذل و اوباش (اورگش) در سرتاسر مناطق بوجود آمد و برای پیگیری و سرکوب انقلابیون گماشته شد. پلیس از تلاش باز نمیایستاد؛ به این ترتیب «سازمانهای مبارزاتی» ک. آ.پ.د و مخفیگاه اسلحهشان در برلین (در پاییز ۱۹۲۰)، در رور (ابتدای مارس ۱۹۲۱) مورد حمله قرار گرفت و از میان رفت. ک.آ.پ.د. که به خاطر دستگیریهای پیدرپی ضربۀ سختی خورده بود، دست از آژیتاسیونهای پرحرارت برنمیداشت که اغلب در قالب اعتصابات بیبرنامه (موسوم به اعتصابات وحشی) دنبال میشدند، در همین حال عناصر شبه-ک.آ.پ.د. «گروههای مسلح» ساخته و به انفجار بناهای عمومی رو آورده بودند. از هر سو انتظار یک درگیری شدید میرفت.
در آلمان مرکزی، در مناطق سرخ مانسفلد و هال-مرزبورگ (پایگاه انتخاباتی و. ک. پ. د. که از ترکیب حزب مستقلها و حزب کمونیست ک.پ.د. بیرون آمده بود) وضعیت کارگران بسیار وخیم شده بود، مشقت شرایط زندگی آنان و خشونت و بدرفتاری سرویسهای امنیتی کارفرماها به اوج خود رسیده بود. آنها به طور طبیعی به این اوضاع با خرابکاری در کارخانه، تخریب وسایل کار و دستزدن به اعتصابات بیبرنامه پاسخ میدادند. ورود بریگاد ویژۀ پلیس (تحت اوامر مقامات سوسیال-دموکرات) با حکم «برقراری نظم» در منطقه، فشارها و تنشهای انباشتهشده را تا نقطۀ انفجار تشدید کرد.
کانون جنبشْ کارخانههای لوینا (با ۲۲۰۰۰ کارگر که ۴۰ درصدشان عضو اتحادیه بودند) بود. روز ۲۱ مارس، یک نشست عمومی با اکثریت اعضای اتحادیه برگزار شد. متعاقب این نشست یک کمیتۀ اعتصاب ایجاد شد با مفصلبندی ک.آ.پ.د. و و.ک.پ.د. فردای آن روز هفده گروه صد نفری مسلح مرکب از جوانترین کارگران، کارخانهها را به اشغال خود درآورده و نیروهای نظامی کارفرما (حدود دویست نفر) را خلع سلاح و از کارخانه اخراج کردند. واحدهای پلیس محلی حرکتی نشان ندادند و چشم به راه رسیدن نیروی کمکی (حدود ۲۳ گروه صد نفری پلیس و یک آتشبار از دهات) ماندند. کارگران با آگاهی از اینکه کارخانهها میتواند به قتلگاهشان بدل شوند، کارخانهها را تخلیه کرده و در انتظار شب ماندند. آنها نمیدانستند که یک گردان کارگری از لاپزیش به یاری آنها میشتابد. هنوز چند ساعتی از ترک کارخانهها نگذشته بود که این گروه کمکی موفق شدند صف پلیس را به عقب برانند و در درون منطقۀ صنعتی موضع بگیرند. در روز ۲۹ام بعد از بمباران توپخانه، نیروهای پلیس حمله کردند و لوینا را در دست گرفتند. عملیات دفاعی انجام شده در منطقه («تسخیر (محلی) قدرت»، مداخله گروههای مسلح) به خاطر عدم وجود وسایل ارتباطی مطمئن دچار مشکل بودند. (مطابق یک منبع «بسیار آگاه»، در کلّ منطقه، ۱۴۵ غیرنظامی و ۳۵ پلیس کشته شدند؛ ۳۴۷۰ نفر بازداشت و ۱۳۴۶ نفر از آنها تیرباران گشتند.)
در روز ۲۴ ام، زمانی که جنبش در لوینا به اوج خود رسیده بود، حزب و.ک.پ.د. در پی برنامهای که بنا بود بعداً اجرا شود همراه با ک.آ.پ.د. فراخوانی به اعتصاب عمومی دادند که به خاطر وتوی سندیکاها (بجز سندیکای کشتیسازی در هامبورگ و در منطقۀ رور، جایی که رویارویی خونین صورت گرفته بود) استقبال چندانی از آن نشد. روز ۳۱ مارس حزب و.ک.پ.د. فراخوانش به اعتصاب و مبارزات خیابانی را پس گرفت.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟