در دومین کنگرۀ انترناسیونال سوم که در ژوئیۀ ۱۹۲۰ برگزار شد، ۲۱ شرط برای پذیرش عضویت احزاب به انترناسیونال گذاشته میشود که به آن «شروط مسکو» نیز میگویند. این بیست و یک شرط مخصوصاً برای مرزبندی با احزاب سانتریست و رفرمیست عضو انترناسیونال دوم و تعیین تکلیف با برخی احزابی تصویب شد (سانتریست یا کمونیست) که با فروپاشی انترناسیونال دوم وضعیت نامعلومی پیدا کرده بودند و همینطور جهت تصفیۀ احزاب کمونیست از عناصر آشکارا رفرمیستشان؛ اما خیلی زود کمونیستهای چپ آن را به مثابه سلاحی ارزیابی کردند که در خدمت بولشویکیکردن احزاب کمونیست و سوسیالیست است. بنابر این تعبیر، هدف این کار به تبعیت درآوردن همه احزاب کمونیست از سیاست اقتدارگرایانۀ بولشویکها بود، امری که برای چپها غیرقابل پذیرش بود و نقطة آغازی برای گسست از انترناسیونال شد.
این بیست و یک شرط از این قرارند:
۱. تبلیغ و تهییج روزمره [حزب] باید خصلتی واقعاً کمونیستی داشته و مطابق برنامه و تصمیمات انترناسیونال سوم باشند. تمام نشریات حزب باید توسط کمونیستهای مطمئن نوشته شود که وفاداریشان را به آرمان پرولتریا ثابت کردهاند. نباید از دیکتاتوری پرولتاریا مثل یک فرمول از برشده و رایج حرف زد؛ تبلیغ باید به گونهای صورت پذیرد که ضرورت آن برای هر مرد و زن کارگری، برای هر سربازی، برای هر دهقانی آشکار باشد وحتی از امور مربوط به زندگی روزمره تراوش کند، که به نحوی نظاممند توسط نشریات ما درج میشوند. مطبوعات دورهای یا دیگر نشریات و تمام خدمات انتشاراتی باید تماماً تحت کنترل کمیتۀ مرکزی حزب باشد، چه حزب قانونی باشد و چه غیرقانونی. قابلپذیرش نیست که ارگانهای تبلیغاتی از استقلال [شان] سوءاستفاده کرده و سیاستی نامنطبق بر سیاست حزب را پیش ببرند. در ستونهای مطبوعات، در جلسات عمومی، در سندیکاها، در تعاونیها، هرجایی که هوادران انترناسیونال سوم به آن دسترسی دارند، باید بیرحمانه و به طور سیستماتیک نه تنها بورژوازی بلکه همچنین همدستانش، رفرمیستها با هر گرایشی را افشا کنند.
۲. هر سازمانی که مایل به پیوستن به انترناسیونال کمونیست است باید دائماً و به طور نظاممند رفرمیستها و «سانتریستها» را از پستهای مسئول، هر چقدر هم که مسئولیتشان در جنبش کارگری (تشکلات احزاب، تحریریهها، سندیکاها، فراکسیونهای پارلمانی، تعاونیها، شهرداریها) کوچک باشد کنار بزند و آنها را با کمونیستهای امتحان پس داده جایگزین کند. –بدون اینکه، مخصوصاً در ابتدا، از جایگزین کردن مبارزین مجرّب با کارگران برجسته و ممتاز هراسی داشته باشد.
۳. در تقریباً تمام کشورهای اروپایی و آمریکایی، مبارزۀ طبقاتی وارد دوران جنگ داخلی میشود. کمونیستها نمیتوانند در این شرایط به قانونمداری بورژوازی اعتماد کنند. برآنها واجب است که در همه جا، به موازات سازمانهای قانونی، یک ارگانیسم مخفی ایجاد کنند که در لحظه تعیینکننده تکلیف خود را نسبت به انقلاب به انجام برساند. در تمام کشورهایی که در آنها در پی حکومت نظامی یا قانون شرایط استثنایی، کمونیستها امکان گسترش قانونی همۀ کنشهایشان را ندارند، ادغام فعالیت قانونی و فعالیت غیرقانونی بیتردید ضروری است.
۴. وظیفۀ گسترش ایدههای کمونیستیْ ضرورت مطلق به پیشبردن یک تبلیغ و تهییج نظاممند و پیگیر را در میان مردم ایجاب میکند. جایی که تبلیغ مستقیم در پی قوانین وضعیت استثنایی دشوار شده، باید به صورت غیرقانونی تبلیغ کرد؛ امتناع از این کار خیانت نسبت به وظیفۀ انقلابی است و در نتیجه ناهمخوان با عضویت در انترناسیونال سوم است.
۵. دستزدن به یک فعالیت تهییجی عقلانی و نظاممند در روستاها امری ضروری است. طبقۀ کارگر نمیتواند پیروز شود اگر حداقل از حمایت بخشی از زحمتکشان روستا (فقیرترین کارگران کشاورز و دهقان روزمزد) برخوردار نباشد و اگر حداقل بخشی از روستایان عقبمانده را توسط سیاستش خنثی نکرده باشد. فعالیت کمونیستی در روستاها در این برهه از زمان، اهمیتی مرکزی دارد. این کار میبایست عمدتاً توسط کارگران کمونیستی انجام گیرد که در ارتباط با روستا قرار دارند. سرباز زدن از انجام این کار یا سپردنش به نیمه-رفرمیستهای مردد، کناره گرفتن از انقلاب پرولتری است.
۶. هر حزبی که خواهان پیوستن به انترناسیونال سوم است، همانقدر وظیفه دارد سوسیال-میهنپرستی آشکار را افشا کند، که سوسیال-صلحطلبی ریاکار و متقلب را؛ باید به کارگران به طور نظاممند نشان داده شود که بدون سرنگونی انقلابی سرمایهداری، هیچ نوع دادگاه داوری بینالمللی، هیچ مذاکرهای در مورد کاهش تسلیحات، هیچ نوع سازماندهی دوباره و «دموکراتیک» جامعۀ ملل نمیتواند بشریت را از جنگهای امپریالیستی محفوظ نگاه دارد.
۷. احزابی که مایلاند که به انترناسیونال کمونیستی بپیوندند وظیفه دارند که ضرورت گسست کامل و قطعی با رفرمیسم و سیاست بینابینی را به رسمیت بشناسند و باید این گسست را میان اعضای سازمانها تجویز کنند. کنش کمونیستی قاطع فقط به این قیمت ممکن میشود.
انترناسیونال کمونیستی به نحوی قاطعانه و بدون بحث و گفتگو این گسست را که باید در کمترین زمان ممکن اجرایی شود، میطلبد. انترناسیونال کمونیستی نمیتواند بپذیرد که رفرمیستهای آشکار، مثل توراتی، کائوتسکی، هیلفردینگ، لُنگه، مکدونالد، مُدیگلیانی و سایرین این حق را داشته باشند که خود را به عنوان اعضای انترناسیونال سوم در نظر گیرند و در آن نماینده داشته باشند. چنین وضعی انترناسیونال سوم را بطور غیرقابل تحملی به انترناسیونال دوم شبیه میکند.
۸. در مورد مسألۀ مستعمرات و ملل سرکوبشده، احزاب کشورهایی که بورژوازیشان مستعمراتی دارد یا ملل دیگر را سرکوب میکند، باید مخصوصاً خطی روشن و شفاف داشته باشند. هر حزبی که به انترناسیونال سوم متعلق است وظیفه دارد بیرحمانه نیرویهای امپریالیستی«اش» را در مستعمرات افشا کرده و از هر جنبش رهایی خواهانهای در مستعمرات نه تنها در کلام که درعمل حمایت کند؛ همچنین و باید خواستار اخراج امپریالیستهای متروپل از مستعمرات باشد، باید قلب کارگران کشور [متبوعش] را از احساس برادرانۀ واقعی نسبت به خیل زحمتکشان مناطق مستعمره و ملتهای سرکوبشده مملوء کند و باید در میان سپاهیان مرکز به یک فعالیت تهییجی مداوم علیه هرگونه سرکوب مردمان استعمارشده دست بزند.
۹. هر حزبی که خواهان عضویت در انترناسیونال کمونیستی است باید یک تبلیغ باپشتکار و نظاممند در بطن سندیکاها و تعاونیها و دیگر سازمانهای تودهای کارگری داشته باشد. باید هستههای کمونیستیای تشکیل شوند که از کار پیگیر و مستمر و مدامشان سندیکاها به کمونیسم بگرایند. وظیفۀ آنها افشا کردن بیوقفه خیانت سوسیال-میهنپرستها و تردیدهای «میانه» خواهد بود. این هستههای کمونیستی باید تماماً مطیع مجموعۀ حزب باشند.
۱۰. هر حزبی که به انترناسیونال کمونیستی متعلق است وظیفه دارد با انرژی و پیگیرانه با «انترناسیونال» سندیکاهای زردی که در آمستردام تأسیس شدهاند مبارزه کند. احزاب عضو انترناسیونال وظیفه دارند با پیگیری در بطن سندیکاهای کارگری ایدۀ ضرورت گسست با انترناسیونال زرد آمستردام را رواج دهند. حزب باید در عوض و با تمام قوا به دنبال اتحاد بینالمللی سندیکاهای سرخ باشد که عضو انترناسیونال کمونیستی هستند.
۱۱. احزابی که خواهان عضویت در انترناسیونال کمونیستی هستند وظیفه دارند ترکیب هیئتهای پارلمانیشان را بررسی کرده و عناصر مردد را حذف کنند؛ این احزاب باید نه در حرف که در عمل مطیع کمیتۀ مرکزی حزب بوده و از تمام نمایندگان کمونیست بخواهند که همۀ فعالیتهایشان را پیرو منافع واقعی تبلیغ انقلابی و آژیتاسیون کنند.
۱۲. احزاب عضو انترناسیونال کمونیست باید بر مبنای سانترالیسم دموکراتیک ساخته شوند. در زمان فعلی جنگ داخلی حاد، حزب کمونیست نمیتواند نقش خود را ایفا کند مگر اینکه به بهترین نحو متمرکز باشد و مگر اینکه انضباطی آهنین مقرون به انضباط نظامی در آن پذیرفته شده باشد؛ مگر اینکه ارگانیسم مرکزی آن از قدرتی همهجانبه بهرهمند باشد؛ اقتداری بیچونوچرا و لامنازع اعمال کرده و از اعتماد یکپارچه مبارزین برخوردار باشد.
۱۳. احزاب کمونیست کشورهایی که در آنها کمونیستها به طور قانونی مبارزه میکنند، به منظور حذف کردن عناصر ذینفع و خردهبورژواها، باید دست به تصفیۀ دورهای سازمانشان بزنند.
۱۴. احزابی که خواهان عضویت در انترناسیونال کمونیست هستند وظیفه دارند که به نحوی بیقید و شرط از تمام جماهیر شوروری در مبارزهشان با ضدانقلاب حمایت کنند. آنها وظیفه دارند به طور خستگیناپذیری تجویزکنندۀ امتناع کارگران حمل و نقل از فرستادن تسلیحات و تجهیزات برای دشمنان جماهیر شوروی باشند؛ همینطور موظفند به طور قانونی یا غیرقانونی تبلیغ در میان سپاهیان فرستاده شده علیه جماهیر شوروی را تعقیب کنند.
۱۵. احزابی که تا به امروز برنامههای قدیمی سوسیال-دموکراتیک را نگه داشتهاند وظیفه دارند که بدون تعلل در آنها تجدیدنظر کرده و یک برناما کمونیستی مناسب با شرایط خاص هر کشور و همخوان با بینش انترناسیونال کمونیستی تدوین کنند. قاعده این است که برنامههای احزاب مرتبط به انترناسیونال کمونیست توسط کنگرۀ انترناسیونال یا توسط کمیتۀ اجرایی تأیید شود. در صورتی که کمیتۀ اجرایی یک حزب را تأیید نکرد، حزب حق دارد که به کنگرۀ انترناسیونال کمونیست رجوع کند.
۱۶. تمام تصمیمات کنگرههای انترناسیونال کمونیست و همچنین تصمیمات کمیتۀ اجرایی، برای تمام احزاب مرتبط به انترناسیونال کمونیست لازم الاجرا هستند. انترناسیونال کمونیست و کمیتۀ اجرایی آن، از آنجاکه در شرایط حاد جنگ داخلی فعالیت میکنند باید به وجود شرایط بسیار متفاوت مبارزه در کشورهای مختلف آگاه بوده و فقط در مواردی دست به صدور قطعنامههای عام و لازم الاجرا بزنند که چنین مسائلی ممکن هستند.
۱۷. مطابق با تمام آنچه گفته شده، تمام احزاب عضو انترناسیونال کمونیست باید نامشان را تغییر دهند. هر حزبی که مایل است به عضویت انترناسیونال کمونیستی درآید باید خود را اینگونه بنامد: حزب کمونیستِ… (بخش انترناسیونال کمونیستی سوم). این مسألۀ نامگذاری یک مسألۀ صوری ساده نیست، بلکه اهمیت سیاسی قابلملاحظهای دارد. انترناسیونال کمونیستی به کل جهان کهنۀ بورژوایی و تمام احزاب سوسیال-دموکرات کهنۀ زرد اعلام جنگی بیرحمانه کرده است. این امر مهمی است که تفاوت بین احزاب کمونیست و احزاب کهنۀ «سوسیال-دموکرات» یا «سوسیالیست» رسمی که پرچم طبقۀ کارگر را فروختند در چشم زحمتکشان روشن باشد.
۱۸. تمام ارگانهای رهبری مطبوعات احزاب تمام کشورها مجبورند تمام مدارک رسمی مهم کمیتۀ اجرایی انترناسیونال کمونیست را چاپ کنند.
۱۹. تمام احزاب متعلق به انترناسیونال کمونیست یا احزابی که تقاضای عضویت کردهاند موظفند که (هرچه سریعتر) نهایتاً در مهلتی چهار ماهه بعد از کنگرۀ دوم انترناسیونال کمونیست، به منظور اعلام نظرشان در مورد این شروط، یک کنگرۀ فوقالعاده احضار کنند. کمیتههای مرکزی باید مترصد این باشند که تمام تشکلات محلی از تصمیمات کنگرۀ دوم انترناسیونال کمونیست مطلع شده و مضمون آن برای آنها شناخته شده باشد.
۲۰. احزابی که میخواهند از هماکنون به عضویت انترناسیونال سوم درآیند امّا هنوز به طور ریشهای تاکتیکهای قدیمیشان را اصلاح نکردهاند، مقدمتاً باید مراقب باشند که دو-سوم اعضای کمیتۀ مرکزی و مهمترین نهادهای مرکزیشان متشکل از رفقایی باشد که قبل از کنگرۀ دوم آشکارا خواهان عضویت حزب در انترناسیونال سوم شدهاند. بنابه موافقت کمیتۀ اجرایی انترناسیونال کمونیست ممکن است استثنائاتی صورت پذیرد. کمیتۀ اجرایی حق استثناء قائل شدن برای نمایندگان گرایش سانتریستی را که در بند ۷ به آنها اشاره شد، برای خود محفوظ میدارد.
۲۱. اعضایی از حزب که شرایط و تزهای انترناسیونال کمونیست را نمیپذیرند
باید از حزب اخراج شوند. این امر شامل کسانی که به کنگره های فوقالعاده فرستاده میشوند
هم میگردد.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟